این کتاب ادامهٔ روند مقالات و جستارهای عبدالکریمی در راستای بحث در مورد امر دینی، نقد تئولوژی و نظام تئولوژیک در زمانهٔ ماست. او ضمن نقدهایی به نحوهٔ رویارویی شهید مطهری نسبت به امر دینی و فروکاست آن به تحلیل جدلی تئولوژیک، در یکی دیگر از مقالاتش امکان حکومت دینی را امری برساخته و متناقضنما میداند. او مسألهٔ حکومت دینی به معنای اعم و جریانهایی مانند اخوانالمسلمین یا ولایت فقیه (برگرفته از آرای آقایان نراقی و خمینی) را نوعی واکنش به فراگیری جهان مدرن میداند. به نظر عبدالکریمی، حکومت و سیاست از اساس امری عرفی است که برای مدیریت جامعهٔ انسانی مورد نیاز هستند اما دین امری مربوط به ساحت قدسی است که بخش کوچکی از زیست روزمرهٔ جوامع انسانی را تشکیل میدهد. او سپس نقبی به آرای علامهٔ طباطبایی میزند که در شریعت اسلامی بحثی در مورد اَشکال حکومت نیامده است. «عرف را نمیتوان به هیچ وجه نادیده گرفت و با تشکیل حکومتی به نام حکومت اسلامی احکام را به به عرف تحمیل کرد. به هر تقدیر، عرف در فهم ما از احکام دینی و اسلامی مدخلیت دارد و حتی در مواردی نیز که خواهان تغییر عرف در جهت تحقق برخی آرمانهای دینی، معنوی و اسلامی باشیم، این تغییر را تنها در چارچوبی که عرف پذیراست میتوانیم صورت دهیم.» (ص ۷۷)به نظر او همین تجربهٔ حکومت جمهوری اسلامی نشان داد که این امر خود موجب تسریع سکولار شدن جامعه و رویگردانی تودهٔ وسیعی از جامعه نسبت به ارزشهای دینی شده است (ص ۷۸). به نظرم عبدالکریمی در مقولهٔ استدلالهای سلبی در مقابله با تفکر تئولوژیک تا حد خوبی موفق شده است اما در وجه ایجابی به حرفهای مبهمی روی آورده است که مشخص نمیشود مثلاً این که در یک امر حکومتی اگر احکامی برای مجازات و تعذیر ب, ...ادامه مطلب
این کتاب، جلد دوم از مجموعهٔ دوجلدی است که در واقع مجموعهای از گفتارها و مقالات عبدالکریمی از دههٔ هشتاد تا اوایل دههٔ نود خورشیدی را در برمیگیرد. حرف اصلی در واقع ادامهٔ مطالب جلد اول است ناظر به این که نگاه تئولوژیک به مقولهٔ دین و جامعه، نگاهی ایستا و بر اساس رویکرد ذاتگرایانهٔ ارسطویی است که در آن امر تاریخی به صورت پدیدارشناسانه مورد تدقیق قرار نمیگیرد و قرار بر آن است که برخی باورهای پیشینی به هر نحوی حتی اگر شده جدلی مورد اثبات قرار بگیرد. در این مجموعه، عبدالکریمی اشاره به دروغسازی مقدس یا تاریخسازی ناخودآگاه در فرآیند تئولوژیک میکند. مانند بسیاری احادیث در مورد گریهٔ افرادی مانند حضرت نوح و حضرت محمد و حضرت علی قبل از اتفاق کربلا بر عزای سیدالشهدا که ظاهراً همهٔ آن روایتها بعد از اتفاق کربلا روایت شدهاند یا روایتهایی دربارهٔ میلاد موعود. بحث تاریخسازی تئولوژیک در این کتاب مورد نقد یکی از استادان فلسفهٔ علم دانشگاه مفید قرار میگیرد و عبدالکریمی پاسخ ۱۸۰ صفحهای به آن نقد میدهد که بیش از اندازه تخصصی و درازدامن است. به نظرم خواندن «ما و جهان نیچهای» قبل از این کتاب برای فهم بهتر مطالب کمک بسیار خواهد کرد. پینوشت: پیشنهاد میکنم سخنرانی ماه محرم ۱۴۰۰ عبدالکریمی در مورد امام حسین را گوش کنید.https://www.aparat.com/v/UOTsp ۰۲/۱۰/۱۴ ۰ ۰ محمدصادق رسولی بخوانید, ...ادامه مطلب
این کتاب مجموعهٔ مقالات عبدالکریمی است که از اوایل دههٔ هشتاد خورشیدی تا اواسط دههٔ نود است. به معنایی کاملاً غیرفنی و نادقیق، عبدالکریمی از شاگردان داوری اردکانی و تحت تأثیر اندیشههای هایدگر است. به نظرم نقطهٔ توفیق عبدالکریمی در آن است که توانسته نخ نامرئی بحرانهای عمیق روزگار را با بحرانهای روساختی روزمره نشان دهد. بی آن که تفسیر به رأیی داشته باشم (اگر چه حرفهای بسیاری دارم اما هم هراس از گستاخی در نظرپراکنی نادقیق دارم هم حوصلهاش را ندارم!)، بخشهایی از کتاب را به صورت گزیدهشده و پارهپاره آوردهام. کوتاه سخن آنکه، این کتاب واقعاً عالی است و خواندنش را توصیه میکنم. ادامه مطلب, ...ادامه مطلب