این کتاب دو نقد است بر دو کتاب. دومی را فقط تورق کردم چون در مورد اصل موضوع بحث دیدگاهی نداشتم. اولی را دو بار خواندم و به نظرم جوابهای خوبی در آن بود. در وبلاگ منتسب به نویسنده (ایشان قبل از عصر وبلاگها مرحوم شدهاند) گزیدهای از آن مطلب را پیدا کردم، اینجا میگذارم و پیشنهاد میکنم تا انتها بخوانید. من کتاب «فلسفهی دین» را این گونه تحلیل مىکنم که از « آخر» آغاز کرده و در نتیجه نمىتواند گرهها را به راحتى باز کند و نمىتواند بافتهی مشکلات را بشکافد. « آخر»؛ یعنى این واقعیت رنجها و دردها که گاهى طبیعى است؛ سیل و طوفان... و گاهى انسانى است؛ غم غربت و احساس تنگنا و... و گاهى اجتماعى است؛ جنگ و قتل... و گاهى خود ساخته و برخاسته از جهل و غفلت و تجاوز. با این آغاز، حکمت و شعور زیر سؤال مىرود و حتى« ضرورت معاد به خاطر عدالت» ، اثبات بىعدالتى و نفى حکمت را با خود دارد. اما اگر از وضعیت و تقدیر و ترکیب انسان آغاز کنیم و از اندازهی استعدادهاى انسان، استمرار و ادامهی او را بسنجیم و از ترکیب خاص این استعدادها به کار و نقش انسان پى ببریم و کار او را لذت و رفاه و راحتى قلمداد نکنیم و حرکت و صیرورت مستمر را از این استعدادِ بىقرار استکشاف نماییم و هماهنگى میان این ساخت انسان و ساخت و بافت جهان را با رنجهایش بدست بیاوریم، بلى، اگر «این گونه» آغاز کنیم دیگر مشکل درد و رنج و ظلم و ستم و تفاوت و تبعیض، راه را بر ما نمىگیرد و مسألهی خیر و شر و قدرت متعال و یا عدالت و آزادى، ما را متحیر نمىسازد. همین طور اگر ما به توصیف آغاز و مبداء جهان روى بیاوریم و تحلیل کنیم که مبداء نمىتواند ترکیب داشته باشد؛ چون مرکّب، مبداء نیست، اجزاء و روابط و ضوابط بر آن , ...ادامه مطلب
عنوان کتاب گویای محتوای مطلب است. این کتاب گردآوری سخنرانی مرحوم صفایی حائری پس از فوت ایشان است. در اینجا هم با گزیدهگویی مواجهیم که البته به نظرم بیشتر به درد منبر میخورد تا کتاب. اما یک نکتهٔ جالب که در این کتاب برایم بود نظر صفایی در مورد اثبات معاد است. او اعتقاد زیادی به بحث ایجاب عدل (جزا و پاداش بعد از مرگ) برای اثبات ندارد و میگوید ایمان به انسان و ایمان به «ادامهٔ انسان» است که باعث میشود ما معادباور شویم. مبحث جالب دیگر، نوع پاسخدهی پروردگار در قرآن نسبت به منکرین معاد است. کتاب در مجموع با توجه به قلم درشت خیلی زود تمام میشود و شاید برای این روزها خواندنش مفید باشد. سالها پیش مطلبی نوشته بودم در مورد مشکلات زندگی یکی از استادان دانشگاه. بیشتر این اطلاعات را از همسر ایشان که همکار من بود میدانستم. متأسفانه امروز باخبر شدم این استاد به رحمت خدا رفت. واقعاً انسان متواضع و بااخلاقی بود. تمام خاطرات دوران دانشجویی یکجا زنده شد. ۰۲/۰۱/۱۰ ۱ ۰ محمدصادق رسولی بخوانید, ...ادامه مطلب