ایوان تورگنیف، همعصر داستایوسکی و تولستوی بوده است ولی هیچ گاه به اندازهٔ آنها مورد استقبال جامعهٔ ادبی روس قرار نگرفت. شاید دلیل اصلی این مسأله، جدا شدن از وطن و زندگی و منش غربی او باشد. در میان همهٔ آثار او، کتاب «پدران و پسران» هم در روسیه و هم در اروپا مورد استقبال فراوان قرار گرفت و آنطوری که من جستجو کردم، در بسیاری از فهرستهای پیشنهادی منتقدان ادبی وجود دارد.
روایت در «پدران و پسران» برخلاف کتابهای کلاسیک به دور از اطناب در توصیفات است. اگرچه در جاهایی از کتاب، مخصوصاً در فصلهای آغازین، همین ایجاز باعث شده که نویسنده به دام "توضیح به جای تصویر" بیفتد، در مجموع این کتاب خوشخوانتر از بسیاری از کتابهای همعصر خود شده است. بخش مهمی از داستان، برخلاف داستانهای تولستوی، بر عهدهٔ مکالمههاست و مکالمهها از ضربآهنگ مناسب و جذابی برخوردارند. در عین حال، نحوی از مبالغه در شخصیتهای اصلی داستان پیدا میشود و این باعث میشود که آغاز داستان کمی آزاردهنده به نظر برسد. نویسنده به صورت هنرمندانهای، خودش را کنار میکشد و به شخصیتهایش اجازه میدهد که جولان بدهند و در چالشهای فکری خود داستان را جلو ببرند. خیلی سخت است بشود فهمید نویسنده همفکر با کدام یک از شخصیتهای داستان است. به نظرم همین نکته باعث شده که این کتاب با وجود برخی از ضعفها در شخصیتپردازی و روایت، ماندگار شده است.
از این جا به بعد، ممکن است بخشی از داستان را لو بدهد.
ادامه مطلب سیاهمشق ۴۳...
ما را در سایت سیاهمشق ۴۳ دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 159 تاريخ : چهارشنبه 4 بهمن 1396 ساعت: 0:04