سیاه‌مشق ۴۳

ساخت وبلاگ
چند وقت پیش یاد کتابی که سال‌ها پیش خوانده بودم افتادم و متوجه شدم این کتاب را در جابجایی‌ها گم کرده‌ام. دنبال نظر دیگران در مورد این کتاب بودم که به کانال یوتیوبی blogging theology از مسلمان‌شدهٔ سابقاً مسیحی به اسم پال ویلیامز برخوردم که با دقت مثال‌زدنی‌ای این کتاب را مورد بررسی قرار داده بود. کم‌کم به مطالب این کانال علاقه‌مند شدم تا که رسیدم به مصاحبه‌اش با اسرار رشید در مورد پاسخ به خداناباوران. استدلال‌های رشید با وجود آن که هیچ کدام جدید نبودند برایم جالب بود. به این خاطر که خیلی به حاشیه نمی‌رفت، برای اثبات چیزی از محکمات دینی دلیل نمی‌آورد که دچار دور در استدلال شود و البته به مغالطات رایج خداناباوران می‌پرداخت. همین شد که این کتاب را تهیه کردم و خواندم. این کتاب بخش‌های مختلف دارد. اول به مسألهٔ نئوآتئیسم اشاره می‌کند و به جنبه‌های فرهنگی اجتماعی آن می‌پردازد و ادعا می‌کند حرف جدیدی آورده نشده است. نوخداناباوری جنبشی است که بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ شکوفا شد و چهار پیامبر اصلی دارد از جمله ریچارد داوکینز. بسیاری از استدلال‌های آن‌ها عطف به مسائل بی‌ربط مانند تکامل داروینی و اتفاقات بنیادگرایی دینی است که لزوماً باعث رد وجود خالق نخواهد بود و مثلاً شاید بشود بخش‌های عهد عتیق و انجیل یا نوع خاصی از مذهب دینی را رد کرد. در ادامه رشید اسرار مخاطب را با انواع مغالطات آشنا می‌کند و سپس با معرفی علم کلام اهل سنت و مقایسهٔ گذرای آن با تفکر معتزله، به استدلال‌های موجود خصوصاً استدلال واجب‌الوجود می‌پردازد. جالب است که اصطلاح contingency به نظرم از ممکنیت خیلی گویاتر است و برای من همین تغییر کلمه باعث شفاف‌تر شدن استدلال شد. در بخش‌های بعدی کتاب، رشید به شبهات بسیاری در مورد سیاه‌مشق ۴۳...ادامه مطلب
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 3 تاريخ : دوشنبه 3 ارديبهشت 1403 ساعت: 20:49

ماه رمضان بیشتر ترجیح می‌دهم کتاب‌های مرتبط با عقیده و اخلاق بخوانم. این سه کتاب (جهان‌بینی توحیدی، انسان در قرآن از مطهری، و عوامل رشد رکود و انحطاط از عین صاد) را در این هفته تمام کردم که البته کتاب‌هایی کوتاه هستند. در این میان کتاب «انسان در قرآن» بسیار مفید و مختصر به مفهوم انسانیت در قرآن و مقایسهٔ آن با مکاتب فکری مختلف پرداخته است. کتاب‌های عین صاد بیشتر از جنبهٔ ذوقی جذاب هستند ولی به خاطر چکیده بودن زیاد و اشارات بسیار سریع جوری نیست که حتی یکی دو روز بعد از اتمام کتاب آدم بفهمد چه خوانده است. نشان به آن نشان که شروع به خواندن «مسئولیت و سازندگی‌»اش کردم و اخیراً متوجه شدم که ۸ سال پیش این کتاب را احتمالاً در مسیر دانشگاه به خانه خوانده بوده‌ام.   ۰۳/۰۱/۰۱ ۱ ۰ محمدصادق رسولی سیاه‌مشق ۴۳...ادامه مطلب
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 4 تاريخ : دوشنبه 20 فروردين 1403 ساعت: 13:43

عادت به موازی‌خوانی دارم و این روش را می‌پسندم چرا که با توجه به احوالاتم کتاب می‌خوانم نه با توجه به برنامهٔ از پیش‌تعیین‌شده که معمولاً در واقعیت عملی نخواهد شد. نقطه مشترک همهٔ این کتاب‌های این مطلب آن است که خواندن‌شان بیشتر از یکی دو ماه و بعضاً یکی دو سال طول کشیده است.   کلیسای جامع؛ از ریموند کارور به شکل عجیبی دقت نظر در زاویهٔ دید، کمینه‌گرایی روایت به سبکی شبیه به چخوف و عمیق بودن داستان‌های این کتاب مرا متعجب کرد. بسیاری از داستان‌های این مجموعه را می‌توانید آنلاین پیدا کنید. البته این را هم بگویم که کارور را نمی‌شود با ذهن خسته خواند و نیاز به مخاطب فعال دارد که همراه با روایت فکر کند و در جملات دقت نماید.  از حال بد به حال خوب؛ از دیوید برنزاصل مطلب کتاب جالب است و همان شد که ۳ سال پیش شروع به خواندنش کردم. بحث در شناخت‌درمانی و اختلالات شناختی و ادراکی است که باعث افسردگی می‌شود. چیزهایی مانند کمال‌گرایی یا تعمیم یک اتفاق بد به کل زندگی. اما نویسنده در پرحرفی افراط عجیبی دارد و حرفی که در نهایتاً‌ ۱۰۰ صفحه می‌شد بگوید، در ۷۰۶ صفحه گفته است. از یک‌سوم آغازین به بعد تورق کردم و فقط جاهایی که به نظرم مهم بودند خواندم. انتظار بشر از دین؛ از عبدالله جوادی آملیواقعاً نکتهٔ این کتاب را نمی‌فهمم. اولش که می‌گوید خب دین که یعنی اسلام و اسلام اول است و بهتر است و بقیه ناقص. نظام مدرن غربی هم در بیراهه است. خب حالا این دین برای هر کدام از ساحات زندگی از خانواده تا بهداشت و توسعه چه گفته؟ در ادامه تعدادی حدیث و آیه. اگر مخاطب این کتاب طلبه‌ها باشند که خب این حرف‌ها را باید بلد باشند. اگر غیرطلبه‌ها باشند که با این ادبیات و این نوع استدلال و موضوع‌بندی، ب سیاه‌مشق ۴۳...ادامه مطلب
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 8 تاريخ : يکشنبه 27 اسفند 1402 ساعت: 11:37

این کتاب را اتفاقی از حراجی کتاب کتابخانهٔ شهر لوس‌آلتوس پیدا کردم و از عنوانش خوشم آمد. به خاطر آن که سوگیری نسبت به نویسنده و محتوا نداشته باشم، بی‌درنگ شروع به خواندن کردم و هر چند کند، اما بالاخره کتاب را به انتها رساندم.کارن آمسترانگ که سابقاً راهبهٔ کلیسا بوده و سپس به مطالعهٔ ادیان پرداخته در این کتاب به تاریخچهٔ پیدایش مفهوم خداوند از شروع ادیان ابراهیمی تا دورهٔ‌ پست‌مدرن پرداخته است. این کتاب به بررسی مفهوم خداوند در ادیان ابراهیمی پیش از یهودیت، زمان یهودیت، مسیحیت، پسامسیحیت، اسلام، دین فلاسفه و اهل کلام، دین عرفا وصوفیان، دین اصلاح‌گران دینی تا زمان رنسانس، و سپس مفهوم مرگ خداوند در دورهٔ اخیر می‌پردازد. قبل از رنسانس، به غیر از معدود مواردی، کافر به معنای خداناباور نبود بلکه به معنای کسی بود که خداوند را در چارچوب شناخته‌شدهٔ ادیان نمی‌شناخت؛ مانند بت‌پرستان که کافر شمرده می‌شدند. این کتاب چیزی شبیه به کتاب‌های زرین‌کوب بسیار فشرده و پر از ارجاعات تاریخی است. من در مورد ادیان دیگر نه مطالعه‌ای داشته‌ام و نه تخصصی دارم ولی همین قدر می‌دانم که بعضی از حرف‌هایی که آرمسترانگ در مورد اسلام می‌زند از زمرهٔ اسرائیلیات یا حرف‌های روشنفکرانه‌ای است که از نظر روایت دینی سست هستند. مثلاً جایی به درستی می‌گوید که اسلام اولین دینی است که برای زنان حق مالکیت قائل شد اما در ادامه آش را شور می‌کند و در کنار فمینیست‌های اسلامی می‌ایستد که حجاب زنان تنها توصیه‌ای اخلاقی برای همسران پیامبر بوده است: کسی که اندکی با آیات قرآن و روایات اهل سنت و شیعه آشنا باشد، چنین حرفی نخواهد زد و این حرف‌ها به نظر می‌آید برداشت شخصی آرمسترانگ بعد از خواندن منابع دسته‌سوم و در واقع تفسیر به رأ سیاه‌مشق ۴۳...ادامه مطلب
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 9 تاريخ : چهارشنبه 23 اسفند 1402 ساعت: 15:30

این سومین رمانی است که از یزدانی خرم می‌خوانم. همان قالب همیشگی که معمولاً جوانی در دورهٔ معاصر طی اتفاقاتی روایتش به سمت گذشته می‌رود و نقب می‌زند به اتفاقات گذشته. نسبت به دو کتاب قبلی البته نویسنده توقف بیشتری در گذشته می‌کند و از پراکندگی تا آنجا که داستانش اجازه می‌داده است اجتناب کرده است. از آدم‌های رمان‌های قبلی هم استفاده‌های خیلی موردی هم شده است.داستان محسن مفتاح جوان فاتحه‌خوان و دعاخوانی است که برای دعا به قبرستان می‌رود و قرآن و فاتحه می‌خواند و حالا او باید به بهشت زهرا برود و برای برادران سوخته که چهار تایشان در سال ۱۳۶۰ و دیگری ۱۳۶۶ از دنیا رفته‌اند فاتحه بخواند. مانند دو رمان قبلی دو شخصیت روح هم وجود دارد و داستان پرش‌هایی دارد به لحظهٔ فتح اورشلیم از صلاح‌الدین ایوبی که روح خبیث خال‌دار در آنجا سربازی خراسانی بوده که صلاح‌الدین به دلیل خودسری او را به اعدام به صورت پرتاب منجنیق محکوم کرده است. درون‌مایهٔ ثابت این رمان، تقابل و تعامل مسیحیان و مسلمانان است: از کلیسای نارمک که نزدیک خانهٔ کریم سوخته است تا دزدی از کلیسای ارامنهٔ اصفهان، تلاش بر حفظ زن مسیحی در کلیسای آبادان موقع حصر آبادان، گروگان‌گیری مارونی‌ها در لبنان و مهم‌تر از همه تقابل صلاح‌الدین با مسیحیان.نمی‌دانم یزدانی خرم تا کی می‌خواهد به این سبک کلیشه‌ای ادامه بدهد. او قصه، حداقل به معنای کلاسیکش نمی‌گوید و خبری از شخصیت به معنای درست روایتی وجود ندارد. می‌شود بسیاری از داستان‌ها و خرده‌پیرنگ‌ها را کم و زیاد یا پس و پیش کرد و داستان سر جایش بماند چرا که وقتی شخصیت وجود ندارد، هر اتفاقی توجیه‌پذیر است. به همین خاطر غیر از اداهایی که نویسنده با کشیدن اطلاعات جالب از تاریخ دارد، بعید است این کتا سیاه‌مشق ۴۳...ادامه مطلب
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 21 تاريخ : جمعه 20 بهمن 1402 ساعت: 17:58

لیلا ابوالعلا نویسندهٔ سودانی‌تبار اهل اسکاتلند برای این رمان کوتاه مورد تقدیر بسیاری از جمله جی‌. ام. کوتزی (برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات) قرار گرفته است. داستان در مورد زنی به اسم سامر است که به همراه همسرش طارق در اسکاتلند زندگی می‌کرده است اما طارق فوت کرده است و او در تنهایی و افسردگی زندگی می‌کند و شغلش ترجمهٔ متون عربی به انگلیسی برای استاد دانشگاهی به اسم رای است. در این میانه رابطه‌ای عاطفی بین این دو شکل می‌گیرد. مشکل اما اینجاست که رای با وجود تسلطش به دین اسلام و مفاهیم اسلامی، سکولار و نامسلمان است. این رمان کوتاه منتشرشدهٔ ۱۹۹۹ (قبل از یازده سپتامبر ۲۰۰۱) که به قول یکی از نشریات «اولین رمان حلال به زبان انگلیسی» است دربارهٔ تلاطم‌های روحی سامر در مورد این رابطه است. این رمان زنانه که از جهاتی مرا یاد رمان «لبخند مسیح» از «سارا عرفانی» می‌اندازد (که صد البته کار عرفانی بسیار سطح نازلی دارد)، در نشان دادن روحیات زن مسلمان محجبه ساکن غرب خوب عمل کرده است. رمان به یک معنا عاشقانه اما فاقد خرده‌پیرنگ است. غیر از تعلیق اصلی، یعنی مسلمان شدن یا نشدن رای، مخاطب لنگ چیز دیگری در داستان نیست و به یک معنا پیچیدگی‌هایی را که یک رمان ادبی باید از خود داشته باشد، ندارد. البته شاید همین سادگی داستان برای خیلی‌ها خوب باشد ولی منِ مخاطب جدی ادبیات داستانی که رمان‌هایی بسیار قوی‌تر خوانده‌ام، از این کتاب رضایت کافی به دست نیاورده‌ام. پی‌نوشت: ظاهراً ابوالعلا متأثر از «طیب صالح» دیگر نویسندهٔ سودانی است. رمان‌ کوتاه «فصل مهاجرت به شمال» رمان قابل اعتنایی در حوزهٔ مواجههٔ دنیای سنت با غرب است.  ۰۲/۱۱/۱۰ ۱ ۰ محمدصادق رسولی سیاه‌مشق ۴۳...ادامه مطلب
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 24 تاريخ : جمعه 20 بهمن 1402 ساعت: 17:58

خسته‌ای و کنار قفسهٔ کتاب‌های خانه نشسته‌ای. این روزها، وسط خواندن کتاب‌های دیگر، چشمت به کتابی نازک در قفسهٔ کتاب می‌خورد: از آن کتاب‌هایی که فله‌ای از دسته‌دوفروشی محل خریده‌ای.  داستان اول را که دو بار خوانده‌ام و درباره‌اش نوشته‌ام (در اینجا و اینجا). پس با وجود وسوسه‌ای فراوان برای خواندن بار سوم، از آن می‌گذرم و نمی‌خوانم. می‌رسیم به داستان دوم که کلاً ۵۹ صفحه با قلم تقریباً ریز انگلیسی است. جالب آن که مترجم این نسخه از کتاب خواهرزادهٔ بوریس پاسترناک نویسندهٔ معروف روس است. مقدمهٔ کتاب که سیری بسیار مختصر به احوالات درونی تولستوی دارد بسیار جالب است. خاصه آن که اشاره می‌کند تولستوی با پیرنگ‌های شبیه همین داستان‌ها در جوانی‌اش قصه‌نویسی کرده است اما مرگ را بسیار دور می‌دیده اما در حین نوشتن رمان آناکارنینا دچار بحران‌های روحی و اعتقادی عمیق می‌شود و در نتیجه این دو داستان را در اواخر عمرش می‌نویسد که مرگ سرنوشت محتوم شخصیت‌های اصلی داستان است. هنوز هم می‌گویم که «مرگ ایوان ایلیچ» جزو برترین‌های ادبیات داستانی است حداقل از بین آن‌هایی که خودم خوانده‌ام. رمان دوم قصهٔ ارباب باتبختری است به اسم وازیلین که به همراه نوکرش نیکیتا که مردی ساده‌دل است در روزی برفی به سمت شهر دیگری می‌روند که در آنجا ارباب می‌خواهد زمین بخرد تا سود بسیار زیادی از خرید آن زمین نصیبش بشود. واگویه‌های ارباب بیشتر درونی است که نسبت به همهٔ‌ دستاوردهای زندگی‌اش مغرور است. در مقابل نیکیتا که دوره‌ای از عمرش دائم‌الخمر بوده و به همین خاطر همسرش از او جدا شده و هر چه داشته و نداشته را از او ستانده است، مردی بسیار خوش‌قلب است که حتی با حیوانات هم مهربان است و جوری با اسبش صحبت می‌کند که پنداری رفیق سیاه‌مشق ۴۳...ادامه مطلب
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 19 تاريخ : جمعه 20 بهمن 1402 ساعت: 17:58

این کتاب ادامهٔ روند مقالات و جستارهای عبدالکریمی در راستای بحث در مورد امر دینی، نقد تئولوژی و نظام تئولوژیک در زمانهٔ ماست. او ضمن نقدهایی به نحوهٔ رویارویی شهید مطهری نسبت به امر دینی و فروکاست آن به تحلیل جدلی تئولوژیک، در یکی دیگر از مقالاتش امکان حکومت دینی را امری برساخته و متناقض‌نما می‌داند. او مسألهٔ حکومت دینی به معنای اعم و جریان‌هایی مانند اخوان‌المسلمین یا ولایت فقیه (برگرفته از آرای آقایان نراقی و خمینی) را نوعی واکنش به فراگیری جهان مدرن می‌داند. به نظر عبدالکریمی، حکومت و سیاست از اساس امری عرفی است که برای مدیریت جامعهٔ انسانی مورد نیاز هستند اما دین امری مربوط به ساحت قدسی است که بخش کوچکی از زیست روزمرهٔ جوامع انسانی را تشکیل می‌دهد. او سپس نقبی به آرای علامهٔ طباطبایی می‌زند که در شریعت اسلامی بحثی در مورد اَشکال حکومت نیامده است.  «عرف را نمی‌توان به هیچ وجه نادیده گرفت و با تشکیل حکومتی به نام حکومت اسلامی احکام را به به عرف تحمیل کرد. به هر تقدیر، عرف در فهم ما از احکام دینی و اسلامی مدخلیت دارد و حتی در مواردی نیز که خواهان تغییر عرف در جهت تحقق برخی آرمان‌های دینی، معنوی و اسلامی باشیم، این تغییر را تنها در چارچوبی که عرف پذیراست می‌توانیم صورت دهیم.» (ص ۷۷)به نظر او همین تجربهٔ حکومت جمهوری اسلامی نشان داد که این امر خود موجب تسریع سکولار شدن جامعه و رویگردانی تودهٔ وسیعی از جامعه نسبت به ارزش‌های دینی شده است (ص ۷۸). به نظرم عبدالکریمی در مقولهٔ استدلال‌های سلبی در مقابله با تفکر تئولوژیک تا حد خوبی موفق شده است اما در وجه ایجابی به حرف‌های مبهمی روی آورده است که مشخص نمی‌شود مثلاً این که در یک امر حکومتی اگر احکامی برای مجازات و تعذیر ب سیاه‌مشق ۴۳...ادامه مطلب
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 26 تاريخ : سه شنبه 26 دی 1402 ساعت: 19:54

از دنیا برایشیک خیابان کپک‌زده مانده استاز خیابان یک خانهٔ ورم‌کردهو از خانهیک اتاق خواب کوچکبا تخت‌خوابی که شب به شببزرگ‌تر می‌شود واقعاً به جز تکه‌های محدودی مثل قطعه‌ای که نوشته‌ام، نتوانستم از شعرهایش لذت ببرم و جهانش را بفهمم.  ۰۲/۱۰/۲۲ ۰ ۰ محمدصادق رسولی سیاه‌مشق ۴۳...ادامه مطلب
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 26 دی 1402 ساعت: 19:54

این کتاب، جلد دوم از مجموعهٔ دوجلدی است که در واقع مجموعه‌ای از گفتارها و مقالات عبدالکریمی از دههٔ هشتاد تا اوایل دههٔ نود خورشیدی را در برمی‌گیرد. حرف اصلی در واقع ادامهٔ مطالب جلد اول است ناظر به این که نگاه تئولوژیک به مقولهٔ دین و جامعه، نگاهی ایستا و بر اساس رویکرد ذات‌گرایانهٔ ارسطویی است که در آن امر تاریخی به صورت پدیدارشناسانه مورد تدقیق قرار نمی‌گیرد و قرار بر آن است که برخی باورهای پیشینی به هر نحوی حتی اگر شده جدلی مورد اثبات قرار بگیرد. در این مجموعه، عبدالکریمی اشاره به دروغ‌سازی مقدس یا تاریخ‌سازی ناخودآگاه در فرآیند تئولوژیک می‌کند. مانند بسیاری احادیث در مورد گریهٔ افرادی مانند حضرت نوح و حضرت محمد و حضرت علی قبل از اتفاق کربلا بر عزای سیدالشهدا که ظاهراً همهٔ آن روایت‌ها بعد از اتفاق کربلا روایت شده‌اند یا روایت‌هایی دربارهٔ میلاد موعود. بحث تاریخ‌سازی تئولوژیک در این کتاب مورد نقد یکی از استادان فلسفهٔ علم دانشگاه مفید قرار می‌گیرد و عبدالکریمی پاسخ ۱۸۰ صفحه‌ای به آن نقد می‌دهد که بیش از اندازه تخصصی و درازدامن است. به نظرم خواندن «ما و جهان نیچه‌ای» قبل از این کتاب برای فهم بهتر مطالب کمک بسیار خواهد کرد. پی‌نوشت: پیشنهاد می‌کنم سخنرانی ماه محرم ۱۴۰۰ عبدالکریمی در مورد امام حسین را گوش کنید.https://www.aparat.com/v/UOTsp  ۰۲/۱۰/۱۴ ۰ ۰ محمدصادق رسولی سیاه‌مشق ۴۳...ادامه مطلب
ما را در سایت سیاه‌مشق ۴۳ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delsharm2016 بازدید : 21 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1402 ساعت: 15:49